زمان تقریبی مطالعه: 18 دقیقه
 

ادبیات پنجابی





پَنْجابی، اَدَبیّات، ادبیات مکتوب زبان پنجابی در دوره اسلامی توسط شاعران صوفی در آغاز می‌گردد.


۱ - معرفی اجمالی



پَنْجابی، اَدَبیّات، ادبیات مکتوب زبان پنجابی در دوره اسلامی آغاز می‌گردد و نخستین کسانی که این زبان محلی را در نوشته‌های خود وسیله بیان احوال و افکار قرار دادند، مسلمانانِ صوفی‌مسلک یا شاعرانی بودند که موضوعات دینی و عرفانی را در این زبان منظوم ساختند.
هر چند که پیش از رواج گسترده تصوف در این ناحیه و در اواخر دوران غزنویان، مسعود سعد سلمان (شاعر پارسی‌گوی آن روزگار که در لاهور زندگی می‌کرد) به زبان هندویی نیز شعر می‌گفته، و دیوانی نیز به این زبان داشته است،
[۱] عوفی، محمد، لباب‌ الالباب، ج۱، ص۴۲۳، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۳۵ش.
لیکن از این گونه اشعارِ او امروزه خبری در دست نیست و درباره چند و چونِ آن چیزی نمی‌توان گفت، البته روشن است که در این مورد مقصود از زبان هندویی همان زبان رایج و متداول در پنجاب آن دوران است، چنان‌که تا این زمان نیز گاهی زبان پنجابی را هندی و هندویی می‌نامند
[۲] قریشی، عبدالغفور، پنجابی ادب دی کهانی، ج۱، ص۲۹، به کوشش اقبال صلاح‌الدین، لاهور، ۱۹۷۲م.
[۳] شیرانی، حافظ محمود، پنجابی زبان کی نصاب، ج۱، ص۱۲۹، روئداد اداره معارف اسلامیه، اجلاس اول، لاهور، ۱۹۳۳م.
[۴] شیرانی، حافظ محمود، پنجابی زبان کی نصاب، ج۱، ص۱۳۸، روئداد اداره معارف اسلامیه، اجلاس اول، لاهور، ۱۹۳۳م.
[۵] باقر، محمد، پنجابی قصی فارسی زبان می‌ﮟ، ج۱، ص۲۰۱، لاهور، ۱۹۶۶م.
و لاهور (که همیشه از شهرهای مهم پنجاب بوده است) مردمش بدان زبان سخن می‌گفته‌اند.

۱.۱ - دوره رشد و تکامل


دوره رشد و تکامل زبان و ادبیات پنجابی در دوران اسلامی و در سایه تأثیر زبان و ادب فارسی بوده است؛ از این روی، شمار لغات فارسی (و عربی و ترکی از طریق فارسی) در آن بسیار است.
[۶] تبسم غلام، مصطفی، نفوذ فارسی در زبان پنجابی، ج۱، ص۱۶-۲۳، هلال، کراچی، ۱۳۳۳ش، ج ۲، شم‌ ۴.

اشکال و قالب‌های نظم فارسی نیز در تکوین شعرِ این زبان تأثیر تمام داشته است. نخستین کسانی که زبان پنجابی را به کتابت درآوردند، طبعاً خط فارسی را برای این منظور برگزیدند؛ ولی در آغاز سده ۱۱ق/۱۷م که گورو ارجن، پنجمین گورو یا پیشوای مذهب سیکه‌ به تنظیم و تدوین آدی گرنته‌ (یا گورو گرنته‌) پرداخت، رسم الخط خاصی مبتنی بر خط‌های مأخوذ از دوناگری سنسکریت برای کتاب مقدسِ مذهب سیکه‌ ترتیب داد که به خط گورموکهی مشهور است، و امروزه در پنجابِ هند رواج دارد.

۲ - اشکال شعر پنجابی



شعر پنجابی علاوه بر اشکال و صورت‌های رایج در ادب فارسی (چون غزل و قصیده و رباعی و جز آن‌ها) دارای برخی انواع و اشکال خاص خود نیز هست که از دیرباز در میان مردم هند رواج داشته، از آن جمله است:

۲.۱ - سی حرفی


این نوع مجموعه‌ای از قطعه‌های مرکب از ۴ مصراع یا ۴ پاره هم‌قافیه است که هر قطعه با یکی از حروف الفبا (از الف تا یا) آغاز می‌شود. سی حرفی می‌تواند به هر وزنی باشد، لیکن بیش‌تر به اوزان بلند شبیه به بحر طویل سروده می‌شود و از لحاظ موضوع و مضمون نیز محدود نیست؛ گرچه غالباً به بیان احوال عارفانه می‌پردازد.

۲.۲ - کافی


کافی (تلفظ عامیانه قافیه) این نوع از قطعه‌های سه مصراعی یا چهار مصراعی یا بیش‌تر تشکیل می‌یابد که در آخرِ هر قطعه قافیه قطعه او تکرار می‌شود (تقریباً شبیه به ترکیب‌بند). موضوع این نوع شعر همیشه عرفانی و عشق عارفانه است و غالباً در مجالس سماع و قوالی خوانده می‌شود.

۲.۳ - منظومه‌های داستانی


این نوع به بیان افسانه‌های محلی یا روایات دینی و نقل داستان‌های معروف می‌پردازد و غالباً به بحر طویل است، ولی در بحور و اوزان دیگر هم سروده می‌شود و شاعران بزرگِ زبان پنجابی داستان‌های مشهور و شناخته شده در میان مردم را در این قالب سروده‌اند.
داستان‌هایی چون هیرورانجا سروده وارث‌شاه (سده ۱۲ق/۱۸م)، سسی وپنون ساخته هاشم (سده ۱۲ق)، شاه‌بهرام و گل صنوبر و چندربدن سروده امام بخش (سده ۱۳ق/۱۹م)، سوهنی مهینوال سروده فضل‌شاه (سده ۱۳ق)، سیف‌الملوک ساخته میان محمدبخش (سده ۱۳ق)، احسن القصص نقل و اقتباس مولوی غلام رسول (سده ۱۳ق)، و لیلی و مجنون، از فضل شاهِ یاد شده نمونه‌های مهمِ این نوع شعرند.

۲.۴ - گلزار


این نوع شکل دیگری از منظومه‌های داستانی است که به شرح احوالِ پیامبران اختصاص دارد. از نمونه‌های معروف این نوع شعر گلزار موسیٰ از مولوی محمدمسلم (سده ۱۳ق)، گلزار آدم از مولوی محمد دلپذیر (سده ۱۳ق)، گلزار اسکندری و گلزار محمدی از محمد مسلمِ یاد شده را می‌توان نام برد.

۲.۵ - وار


وار یا منظومه‌های حماسی، این نوع برای شرح فتوحات یا کارهای نمایان شاهان و امیران و قهرمانان به کار می‌رود، چون نادرشاه دی‌وار (حماسه نادرشاه) از نجابت (اوایل سده ۱۲ق)، چتهیان دی وار (حماسه قوم چتهی) از پیرمحمد (سده ۱۳ق). سکهان دی‌وار (حماسه سیکه‌ها) از شاه محمد (سده۱۳ق). چند جنگ‌نامه نیز سروده شده که از نوع وار است و به شرح دلاوری‌های بزرگانِ دین اختصاص دارد. معروف‌ترین این گونه آثار جنگ‌نامه‌های مقبل و حامد است در شرح واقعه کربلا، جنگ‌نامه حضرت علی (علیه‌السلام) از مولوی محمداعظم، و جنگ‌نامه بدر از احمدیار.

۲.۶ - گیت


این نوع سرودهای محلی است به زبان ساده که احوال روحی و عاطفی مردمان روستاها را به آواز بیان می‌کند و دارای اوزان مختلف است؛ گاهی قافیه دارد و گاهی بدون قافیه سروده می‌شود.

۲.۷ - باره‌ماهی


باره‌ماهی یا دوازده ماهه یا اتهوارت (هشت روزه یا هفتگی) این نوع شکلی از شعر است که شاعر در آن احوال و خواسته‌های خود را در هر یک از ۱۲ ماهِ سال یا ۷ روز هفته بیان می‌کند. این نوع شعر باید در این ناحیه سابقه‌ای کهن داشته باشد، زیرا مسعود سعد سلمان نیز منظومه‌هایی از این‌گونه دارد که در آن‌ها به ذکر ماه‌های سال، روزهای ماه و روزهای هفته پرداخته، و در ضمنِ بیان احوال و شرایط باده‌گساری، سلطان وقت (ملک‌ارسلان بن مسعود غزنوی) را مدح گفته است.
[۷] مسعودسعد، سلمان، دیوان، ج۲، ص۹۳۷-۹۵۵، اصفهان، ۱۳۶۴ش.


۲.۸ - دوهره


این نوع شعر چهار مصراعی است که هر مصراع آن گاهی پاره کوچکی به همان وزن در پی دارد (شبیه به مستزاد) و موضوع آن احوال شخصی و بیان احساسات عاشقانه است.

۲.۹ - شلوک


شلوک یا پول، شلوک در لغت یک پاره یا مصراعِ شعر است و در ادبیات پنجابی یک بیت شعر صوفیانه یا عاشقانه است که در عین کوتاهی، می‌تواند متضمن معانی لطیف و بلند شاعرانه باشد.

۲.۱۰ - نورنامه


این نوع منظومه‌ای است که از لحاظ ترتیبِ قوافی به مثنوی شبیه است، لیکن به اوزان مختلف سروده می‌شود و موضوع آن شرح ولادت رسول‌اکرم (ص) و وصف اخلاق و سیرت آن حضرت است.

۲.۱۱ - چرخ‌نامه


چرخه چرخ پشم‌ریسی و یا پنبه‌ریسی زنان روستاهاست که با انواع رشته‌هایی که با آن تنیده می‌شود، پارچه‌های گوناگون و رنگارنگ و لباس‌های مختلف می‌بافند. شاعر طرز عمل و حاصل کار این چرخه‌ها را وسیله بیان معانی و مضامین اخلاقی و اجتماعی قرار می‌دهد و از این طریق به ارشاد و راهنمایی خوانندگان و شنوندگان می‌پردازند. رشته‌های چهارلا اشاره به ترکیبِ اخلاط یا عناصر چهارگانه دارد، رشته‌های پنج‌لا نماد ترکیب و همکاری حواس خمسه، رشته‌های شش‌لا نمودار شش جهت و... است.

۲.۱۲ - اشترنامه


این نوع شکلی از شعر شبیه به قصیده است که شاعر در آن صفات بردباری، شکیبایی، قناعت و سخت‌کوشی اشتر را شرط کامیابی در ماجراهای عاشقانه و دیگر امور زندگی می‌شمارد.
[۸] فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب، ج۱، ص۲۲۹-۲۵۰ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).


۳ - کهن‌ترین شعر پنجابی



نخستین آثار مکتوب‌ باقی‌مانده از زبان پنجابی طبعاً به نظم بوده است و غالباً به دوره‌های اخیر تعلق دارد، هرچند که اشعار منسوب به فریدالدین‌مسعود، معروف به بابافریدالدین گنج‌شکر که شماری از سروده‌های او در گوروگرنته‌ (یا آدی گرنته‌)، کتاب مقدسِ پیروان مذهب سیکه‌ مندرج است،
[۹] Sobhan J A، Sufism It’s Saints and Shrines، ج۱، ص۲۱۵-۲۱۹، New York، ۱۹۷۰.
به سده ۷ق/۱۳م باز می‌گردد؛ ولی برخی از محققان معاصر ابن‌ فریدالدین را شخص دیگری به نام شیخ ابراهیم فریدالدین ثانی دانسته‌اند که با گورو نانک، مؤسس مذهب سیکه‌ (۸۷۳-۹۴۵ق/۱۴۶۹-۱۵۳۸م) معاصر بوده است.
[۱۰] گیانی، عبادالله، گوروگرنته‌ اور اردو، ج۱، ص۲۳-۲۴، لاهور، ۱۹۶۶م.
[۱۱] فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب، ج۱، ص۲۵۷ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).
[۱۲] Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۰۵-۱۰۶، New Delhi، ۱۹۲۷.
[۱۳] Rizvi A A، A History of Sufism in India، ج۲، ص۳۲۸-۳۲۹، New Delhi، ۱۹۸۶.
در این صورت هم باز سروده‌های فریدالدین در کتابِ یاد شده از آثار باقی‌ مانده از سده ۹یا۱۰ق/۱۵یا۱۶م، و از کهن‌ترین نمونه‌های موجودِ شعر پنجابی خواهد بود، چنان‌که سروده‌های خود نانک هم که در گورو گرنته‌ آمده است، باید در این شمار قرار گیرد.

۴ - تنوع موضوعات



در ادبیات پنجابی تنوع اشکال و قالب‌های شعری با تنوع موضوعات همراه بوده، و در چند سده اخیر آثار گوناگون در موضوعات مختلف (از سروده‌های صوفیانه و داستان‌های عشقی تا غزلیات عاشقانه و اشعار طنزآمیز و منظومه‌های علمی و فقهی، از نصاب و قواعد صرفی تا ترجمه منظومه‌های عرفانی و عاشقانه فارسی) به این زبان پدید آمده است.

۴.۱ - موضوعات عرفانی


در شعر عرفانی شاه حسین لاهوری (۹۴۶-۱۰۰۸ق/۱۵۳۹-۱۵۹۹م)، سلطان باهو (۱۰۳۹-۱۱۰۲ق/۱۶۳۰-۱۶۹۱م)، سید بلهی‌شاه (سده‌های ۱۱-۱۲ق/۱۷-۱۸م)، علی حیدر ملتانی (سده ۱۲ق/۱۸م)، هر چهار از سلسله قادری و معتقد به توحید وجودی ابن عربی، وارث شاه (سده ۱۲ق)، خواجه فرد فقیر (سده ۱۲ق)، هاشم شاه (سده ۱۲ق)، خواجه غلام فرید (سده ۱۳ق/۱۹م) از سلسله چشتیه، حافظ برخوردار (سده ۱۱ق/۱۷م)، علی حیدر (سده ۱۲ق) و احمدیار (سده‌های ۱۲-۱۳ق) متأثر از عرفان هندویی و مکتب ابن عربی، همگی زبان و مضامین و آراء عرفانی را در زبان پنجابی و در قالب سی‌ حرفی و کافی و منظومه‌های بلند و کوتاه بسط تمام دادند.
[۱۴] Rizvi A A، A History of Sufism in India، ج۱، ص۴۴۰، New Delhi، ۱۹۸۶.
[۱۵] Rizvi A A، A History of Sufism in India، ج۲، ص۴۳۷-۴۵۰، New Delhi، ۱۹۸۶.
[۱۶] Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۰۵-۱۸۰، New Delhi، ۱۹۲۷.
[۱۷] فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب ص۲۵۱-۲۸۵ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).
[۱۸] عبدالغنی، تصوف اور صوفی شعراء، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.

از ویژگی‌های آثار این شاعران تأثیر افکار عارفانه هندویی در مضامین آن‌ها و آمیزش عناصر فکری و روش‌های عملی رایج در مکتب بهکتی با آراء و آداب صوفیانه است.
[۱۹] Sharda S R، Sufi Thought، New Delhi، ۱۹۲۷.
[۲۰] Sharda S R، Sufi Thought، New Delhi، ۱۹۲۷.
[۲۱] Rizvi A A، A History of Sufism in India، ج۲، ص۳۹۰-۴۳۲، New Delhi، ۱۹۸۶.
آنچه در شعر عارفانه پنجابی شایسته توجه است، آن است که در آن غالباً معشوق مرد است و عاشق زن، و شاعر همچون زنی که با مرد خود عشق‌ورزی کند، سوز و گداز عاشقانه می‌نماید، و این سنت و رسمی است کهن در بسیاری از مکاتب عرفانی هندویی، خصوصاً در میان ویشنو پرستان.
[۲۲] Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۷۴-۷۵، New Delhi، ۱۹۲۷.
[۲۳] Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۰۳، New Delhi، ۱۹۲۷.
[۲۴] Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۱۶، New Delhi، ۱۹۲۷.
[۲۵] Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۸۵، New Delhi، ۱۹۲۷.
[۲۶] عبدالغنی، تصوف اور صوفی شعراء، ج۱، ص۲۹۱، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.


۴.۲ - موضوعات محلی عاشقانه


یکی از مهم‌ترین انواع ادبی در زبان پنجابی داستان‌های محلی عاشقانه و تاریخی شناخته‌شده و معروفی است که شاعران این زبان به صورت‌های مختلف آن‌ها را به نظم درآورده، و با ذوق و سلیقه خود رنگ صوفیانه به آن داده‌اند. از بهترین نمونه‌های این نوع شعر منظومه‌های هیرورانجا، سسی‌پنون، و سوهنی مهیوال است که از داستان‌های محلی پنجاب بوده‌اند؛ و نیز داستان‌های یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون، و احسن‌القصص که از فارسی ترجمه شده‌اند.
گروه دوم پیش از آن‌که به پنجابی نقل شوند، در ادبیات فارسی از دیرباز در شمار آثار عرفانی بوده، و شاعرانِ فارسی زبان آن‌ها را وسیله بیان آراء و احوال صوفیانه قرار داده‌اند؛ اما گروه اول در اصل از داستان‌های بومی و محلی معروف و متداول در میان مردم پنجاب بوده، و در دوره‌های اسلامی و غالباً از سده‌های ۱۰و۱۱ق به بعد در دست شاعرانِ عارف مسلکِ این ناحیه حالت و کیفیت عارفانه به خود گرفته‌اند. این داستان‌ها در میان طبقات مختلف مردم اهمیت و نوعی قداست یافته‌اند، چنان‌که حافظ برخوردار، شاعر عارف پنجابی (سده ۱۱ق) خواندن داستان‌های رمزی و تمثیلی را عبادت دانسته است.
[۲۷] Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۹۳، New Delhi، ۱۹۲۷.

مهم‌ترین این داستان‌ها این‌هاست:
یکم هیرورانج‌ها، که شاعرانی چون دامودر (سده‌های ۱۰-۱۱ق)، احمدگجر (د۱۱۰۴ق/۱۶۹۲م)، مقبل (د۱۱۶۰ق/۱۷۴۷م)، وارث شاه (د۱۱۸۰ق/۱۷۶۶م)، هاشم‌شاه (سده ۱۲ق)، میرن‌شاه (سده ۱۳ق)، احمدیار (سده ۱۳ق)، محمدشاه (سده ۱۳ق)، جوک سنگه‌ (سده‌های ۱۳-۱۴ق) و چند شاعر دیگر
[۲۸] ملک، عبدالرحمان، پنجابی کی منظوم داستانین، ، ص۳۵۰، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
آن را به نظم درآورده‌اند. این داستان پیش از آن‌که به نظم پنجابی درآید، در دوران سلطنت اکبرشاه (۹۶۳-۱۰۱۴ق/۱۵۵۶-۱۶۰۵م) به قلم حیات‌خان باقی کولابی به فارسی منظوم شده بود
[۲۹] ملک، عبدالرحمان، پنجابی کی منظوم داستانین، ص۳۳۶-۳۳۷، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
[۳۰] Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۴، New Delhi، ۱۹۲۷.

دوم سسی پنون، که وارث‌شاه، حافظ برخوردار، هاشم‌شاه تا احمدیار، غلام رسول و میرن‌شاه (سده ۱۳ق) آن را منظوم ساختند. این منظوم را منشی چوت پرکاش هندو مذهب در ۱۱۳۵ق/۱۷۲۳م به نظم فارسی سروده است
[۳۱] ملک، عبدالرحمان، پنجابی کی منظوم داستانین، ص۳۶۶، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
.
سوم مرزا صاحبان، که پیلو (سده ۱۱ق) صورتِ داستانی ساده و غیرصوفیانه آن را به شعر ساخته بود و حافظ برخوردار آن را به منظومه‌ای عرفانی تبدیل کرد.
چهارم سوهنی مهیوال، که وارث‌شاه، حافظ برخوردار، هاشم‌شاه، میرن‌شاه، احمدیار، سیدفضل‌شاه (سده ۱۳ق) هریک به شیوه خود آن را به نظم درآوردند.
از ترجمه‌ها و اقتباساتی که از منظومه‌های فارسی شده است، می‌توان از لیلی و مجنون هاشم‌شاه و فضل‌شاه، یوسف و زلیخای حافظ برخوردار و فضل‌شاه، احسن‌القصص غلام رسول، و شیرین و فرهاد هاشم‌شاه یاد کرد
[۳۲] ملک، عبدالرحمان، پنجابی کی منظوم داستانین، ص۳۳۱-۳۸۲، برای این داستان‌ها، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
.

۴.۳ - موضوعات دینی


ادبیات پنجابی به این‌گونه منظومه‌های عرفانی و اشعار حماسی و عاشقانه و اخلاقی منحصر نبوده، بلکه در موضوعات دینی و علمی نیز آثاری به این زبان موجود است.
حافظ برخوردار آثار دیگری در این‌گونه مسائل دارد که از آن جمله می‌توان به رساله نماز، مفتاح‌المصلیٰ، فقه اجمال، نجات المسلمین، میزان شریعت، تنبیه المفسدین و شرف‌النکاح او اشاره کرد
[۳۳] فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).

مولوی عبدالکریم (سده ۱۱ق) چند اثر مذهبی دارد، چون نجات المؤمنین، معیار الایمان، و رساله فقهی منظوم که از کتب درسی مدارس بوده، و بار‌ها چاپ شده است
[۳۴] فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب، ج۱، ص۲۷۲ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).

مولوی عبدالله لاهوری (سده ۱۱ق) چند تألیف در این‌گونه موضوعات دارد، چون نص فرائض، خلاصه معاملات، معرفت الهی، حصار الایمان (اول و دوم).
[۳۵] فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).

خواجه غلام فرید (سده ۱۳ق) علاوه بر اشعار و آثار عرفانی بسیار، ملفوظاتی نیز دارد که به نام مقاییس‌ المجالس یا اشارات فریدیه گردآوری شده است
[۳۶] عبدالغنی، تصوف اور صوفی شعراء، ج۱، ص۳۲۲، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.

خواجه فردفقیر (سده ۱۲ق) تألیفی در ستایش حرفه بافندگی، با عنوان کسب‌نامه بافندگان دارد که در آن بافندگی را از کارهای بزرگان و انبیا می‌داند.
[۳۷] عبدالغنی، تصوف اور صوفی شعراء، ج۱، ص۳۱۲، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.


۵ - سبک نو در ادبیات پنجابی



تا اواخر سده ۱۳ق/۱۹م شعر و ادب پنجابی از لحاظ ساختار و اسلوب ادامه سبک و سیاق شاعران دوره‌های پیش بود و چنان‌که اشاره شد، افکار و موضوعات عرفانی و دینی بر ادبیاتِ این زبان غلبه داشت، ولی در آغاز سده ۱۴ق/۲۰م و آشنایی نزدیک‌تر با فرهنگ و ادب اروپایی، نسل جوان به روش‌های نویسندگی جدید روی آورد و در این دوران نهضتی آغاز شد که تاکنون ادامه دارد.
شعر نو به روش اشعار شاعران انگلیسی، ترجمه آثار ادبی غربی، داستان‌نویسی به اسلوب جدید، نمایشنامه‌نویسی و تحقیقات علمی و ادبی و اجتماعی به این اسلوب رواج گرفت و حرکت‌های سیاسی و اجتماعی این دوران و مبارزات آزادی‌طلبی و سرانجام، جدا شده از هند و کسب استقلال سیاسی و تشکیل کشور پاکستان با وقایع و چالش‌های بزرگی همراه بود که طبعاً در حیات فکری و روحی مردمان مسلمان پنجاب، و جوانان و طبقه روشن‌فکر این ناحیه تأثیرات بسیار عمیق داشت و انگیزه پیدایش جریان‌های ادبی و هنری جدید و ایجاد فضای دامنه‌داری گردید که زبان پنجابی را به رغم زبان رسمی اردو، و به موازات آن به صورت زبانی غنی و توانمند درآورد.
[۳۸] کنجاهی، شریف و عبدالرحمان ملک، پانچوان باب، ج۱، ص۳۹۵-۴۳۳ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).


۶ - فهرست منابع



(۱) باقر، محمد، پنجابی قصی فارسی زبان می‌ﮟ، لاهور، ۱۹۶۶م.
(۲) تبسم غلام، مصطفی، نفوذ فارسی در زبان پنجابی، هلال، کراچی، ۱۳۳۳ش، ج ۲، شم‌ ۴.
(۳) شیرانی، حافظ محمود، پنجابی زبان کی نصاب، روئداد اداره معارف اسلامیه، اجلاس اول، لاهور، ۱۹۳۳م.
(۴) عبدالغنی، تصوف اور صوفی شعراء، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
(۵) عوفی، محمد، لباب‌ الالباب، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۳۵ش.
(۶) فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب (نک‌: هم‌، عبدالغنی).
(۷) قریشی، عبدالغفور، پنجابی ادب دی کهانی، به کوشش اقبال صلاح‌الدین، لاهور، ۱۹۷۲م.
(۸) کنجاهی، شریف و عبدالرحمان ملک، پانچوان باب (نک‌: هم‌، عبدالغنی).
(۹) گیانی، عبادالله، گوروگرنته‌ اور اردو، لاهور، ۱۹۶۶م.
(۱۰) مسعودسعد، سلمان، دیوان، اصفهان، ۱۳۶۴ش.
(۱۱) ملک، عبدالرحمان، پنجابی کی منظوم داستانین، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
(۱۲) Rizvi A A، A History of Sufism in India، New Delhi، ۱۹۸۶.
(۱۳) Sharda S R، Sufi Thought، New Delhi، ۱۹۲۷.
(۱۴) Sobhan J A، Sufism It’s Saints and Shrines، New York، ۱۹۷۰.

۷ - پانویس


 
۱. عوفی، محمد، لباب‌ الالباب، ج۱، ص۴۲۳، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۳۵ش.
۲. قریشی، عبدالغفور، پنجابی ادب دی کهانی، ج۱، ص۲۹، به کوشش اقبال صلاح‌الدین، لاهور، ۱۹۷۲م.
۳. شیرانی، حافظ محمود، پنجابی زبان کی نصاب، ج۱، ص۱۲۹، روئداد اداره معارف اسلامیه، اجلاس اول، لاهور، ۱۹۳۳م.
۴. شیرانی، حافظ محمود، پنجابی زبان کی نصاب، ج۱، ص۱۳۸، روئداد اداره معارف اسلامیه، اجلاس اول، لاهور، ۱۹۳۳م.
۵. باقر، محمد، پنجابی قصی فارسی زبان می‌ﮟ، ج۱، ص۲۰۱، لاهور، ۱۹۶۶م.
۶. تبسم غلام، مصطفی، نفوذ فارسی در زبان پنجابی، ج۱، ص۱۶-۲۳، هلال، کراچی، ۱۳۳۳ش، ج ۲، شم‌ ۴.
۷. مسعودسعد، سلمان، دیوان، ج۲، ص۹۳۷-۹۵۵، اصفهان، ۱۳۶۴ش.
۸. فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب، ج۱، ص۲۲۹-۲۵۰ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).
۹. Sobhan J A، Sufism It’s Saints and Shrines، ج۱، ص۲۱۵-۲۱۹، New York، ۱۹۷۰.
۱۰. گیانی، عبادالله، گوروگرنته‌ اور اردو، ج۱، ص۲۳-۲۴، لاهور، ۱۹۶۶م.
۱۱. فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب، ج۱، ص۲۵۷ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).
۱۲. Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۰۵-۱۰۶، New Delhi، ۱۹۲۷.
۱۳. Rizvi A A، A History of Sufism in India، ج۲، ص۳۲۸-۳۲۹، New Delhi، ۱۹۸۶.
۱۴. Rizvi A A، A History of Sufism in India، ج۱، ص۴۴۰، New Delhi، ۱۹۸۶.
۱۵. Rizvi A A، A History of Sufism in India، ج۲، ص۴۳۷-۴۵۰، New Delhi، ۱۹۸۶.
۱۶. Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۰۵-۱۸۰، New Delhi، ۱۹۲۷.
۱۷. فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب ص۲۵۱-۲۸۵ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).
۱۸. عبدالغنی، تصوف اور صوفی شعراء، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
۱۹. Sharda S R، Sufi Thought، New Delhi، ۱۹۲۷.
۲۰. Sharda S R، Sufi Thought، New Delhi، ۱۹۲۷.
۲۱. Rizvi A A، A History of Sufism in India، ج۲، ص۳۹۰-۴۳۲، New Delhi، ۱۹۸۶.
۲۲. Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۷۴-۷۵، New Delhi، ۱۹۲۷.
۲۳. Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۰۳، New Delhi، ۱۹۲۷.
۲۴. Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۱۶، New Delhi، ۱۹۲۷.
۲۵. Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۸۵، New Delhi، ۱۹۲۷.
۲۶. عبدالغنی، تصوف اور صوفی شعراء، ج۱، ص۲۹۱، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
۲۷. Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۱۹۳، New Delhi، ۱۹۲۷.
۲۸. ملک، عبدالرحمان، پنجابی کی منظوم داستانین، ، ص۳۵۰، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
۲۹. ملک، عبدالرحمان، پنجابی کی منظوم داستانین، ص۳۳۶-۳۳۷، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
۳۰. Sharda S R، Sufi Thought، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۴، New Delhi، ۱۹۲۷.
۳۱. ملک، عبدالرحمان، پنجابی کی منظوم داستانین، ص۳۶۶، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
۳۲. ملک، عبدالرحمان، پنجابی کی منظوم داستانین، ص۳۳۱-۳۸۲، برای این داستان‌ها، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
۳۳. فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).
۳۴. فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب، ج۱، ص۲۷۲ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).
۳۵. فقیر، فقیرمحمد، دوسراباب، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).
۳۶. عبدالغنی، تصوف اور صوفی شعراء، ج۱، ص۳۲۲، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
۳۷. عبدالغنی، تصوف اور صوفی شعراء، ج۱، ص۳۱۲، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، لاهور، ۱۹۷۱م، ج۱۳.
۳۸. کنجاهی، شریف و عبدالرحمان ملک، پانچوان باب، ج۱، ص۳۹۵-۴۳۳ (نک‌: هم‌، عبدالغنی).


۸ - منبع



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ادبیات پنجابی»، شماره۵۵۴۹.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.